اما گروهی از دانشمندان هم بر این باورند که داستان بریدن یک مقطع از تنه درخت و ساخت چرخ از آن، واقعیت ندارد. چرا که چرخهای این طوری، عملا زودتر از آن چیز که تصور میشود میشکنند و ریس ریش میشوند.
این دسته از دانشمندان، منبع الهام ساخت چرخ را چرخ کوزهگری میدانند.
انسانها تا هزاره پنجم قبل از میلاد، ظروف سرامیکی را با دست میساختن، تا اینکه صفحه گردان اختراع شد، گل نرم را روی این صفحه قرار میدانند، با یک دست صفحه را میچرخاندند و با دست دیگر هم به گل شکل میدادند.
دو هزار سال تمام طول کشید که این چرخهای کوزهگری از حالا دستی درامدند و انسانها مکانیسم دیگری برای حرکت سریعتر چرخهای کوزهگری پیدا کردند.
پس همان طور که موزخ آلمانی مشهور -فرانس استیفن- اعتفاد دارد، اختراع چرخ دو مرحلهای بود: اول چره کوزهگری اختراع شد و بعد شخص دیگری آمد و چرخ ارابه را اختراع کرد که به جای حرکت افقی، حرکت عمودی داشت.
میدانید که هنوز که هنوز است، شیوه ساخت اهرام مصر، جای سؤال فراوان دارد. مهمترین پرسش پاسخداده نشده این است که سنگهای چند تنی چطور جابجا میشدند. یک نصرشناس آمریکایی به نام «جان بوش» بر این باور است که مصریان، هلالهای فلزی را روی سنگها مونتاژ میکردند و بعد این چرخ سنگی را روی زمین، خیلی راحتتر از چیزی که تصور میکنیم، میکشیدند!
تناقض نظرها محدود به این نیست، گروهی از تاریخدانها اصلا در مورد منبع الهام بشر برای ساخت وسایلی با جزء دورانی شک و تردید دارند و چرا که در طبیعت اصولا جانداری با اجزای حرکتی دورانی پیدا نمیشود. البته شاید گردابها و گردبادها و حرکت دورانی برگها در هنگام خزان، منبع این الهام بوده باشد. پارهای هم نخستین چرخها را سنگی میدانند.
اما چیز بسیار مهمی که صفحات دایرهای را تبدیل به چیزی کرد که بتوانیم نام چرخ را به آن بدهیم، این سوراخ وسط چرخها بود. اگر این سوراخها را انسانها ایجاد نمیکردند، اصولا چرخی ساخته نمیشد.
نخستین وسیله دایرهای چرخنده که وسط آن یک سوراخ قرار داشت، یک دوک نخریسی بسیار قدیمی بود که در حفاریهای باستانشناسی در خاورمیانه پیدا شد.
حالا یک چیز جالب دیگر که نشان میدهد که گاهی ابداعات و اختراعات یک فرد یا گروه محدود، چه میزان سرنوشت تمدنها را تغییر میدهد.
ممکن است تصور کنید که چرخ، اختراعی ناگزیر در سیر پیشرفت تمدنها بوده است و دیر یا زود، به هر حال الهامات طبیعی و نیازها و ابتکارهای هوشمندهای قومها باعث اختراع آن میشده است.
اما خب، لزوما این اختراعات، همیشه ناگزیر نیستند. دلیل؟
هنگامی که اسپانیاییها در سواحل آمریکا پیاده شدند، متوجه شدند که سرخپوستان با اینکه تمدن پیشرفتهای دارند، هنوز چرخ را در تمدن خود به کار نگرفتهاند. البته بچه سرخپوستها یک وسیله بازی داشتند که چهار چرخ داشت، اما عملا چرخ در تمدن آنها کاربرد عملی نیافته بود!
ارابههای جنگی چرخدار، سلاح راهبردی، جنگهای باستانی بودند. مصریها هنگام هجوم هیکسوسها با آن آشنا شدند و یونانیها، شاهزادهها خود را برای آشنایی با ارابههای جنگی و تکنیکهای ارابهرانی به دربار هیتیها اعزام میکردند.
در آن زمان البته ارابهرانی مستلزم مهارت و تجربه فراوان بود، چون ارابهها را میبایست در جادههای بسیار ناهموار و با مهار چند رأس اسب میکشیدند و هدایت میکردند.
به مانند خلبانهای هواپیماهای جنگی، رانندگی ارابههای جنگی، در آن زمان یکی از عالیترین مقامهای نظامیها بود. ارابهرانهای معمول از میان نجبا و افراد شایسه انتخاب میشدند و موقعیت اجتماعی خاصی پیدا میکردند.
به زودی ارابهرانی، یکی از مهمترین مسابقههای المپیکهای باستانی شد. اگر فیلم بن هور را دیده باشید، حتما تصور ذهنیای از آن مسابقات میتوانید داشته باشید.
به مانند رانندگان مشهور فرمول یک، آن زمان هم ارابهرانهای مشهوری وجود داشتند، یکی از آنها به نام کالیوس آپولیوس دیوکلس، در فاصله سالهای ۱۲۲ تا ۱۴۶ قبل از میلاد، در صدها مسابقه پیروز شد.
2 دیدگاه ها
مطلب خوبی بود
بسیار سپاسگذاریم