این داستان «چرخ» است، داستان اختراعی که در کنار کشف و اختراع خط، از مهمترین و سرنوشتسازترین موفقیتهای بشر شناخته شده است.
زمان: هزاره چهارم قبل از میلاد:
شهر «اور» بزرگترین شهر دولت سومر و مرکز آن در محاصره قبایل چادرنشین قرار داشت. در این زمان هنوز انسان، هنوز سواری را نیاموخته بود و اصلا چیزی به عنوان سوارهنظام وجود نداشت.
قوم مهاجم با پیادهنظام نیرومند خود، به طرز غافلگیرانه از رود فرات گذشته و اور را به محاصره درآورده بود. ولی درست در شرایطی که نزدیک دروازههای اور رسیده بود و خود را برای یورش و تصرف آن آماده میکرد، ناگهان دروازه باز شد.
محاصرهکنندگان پنداشتند که شهر قصد تسلیم شدن دارد و از فرط شادی هلهله کشیدند، ولی دیری نگذشت که هلهله آنها به بهت و بعد به سکوت و آنگاه بلاتکلیفی مبدل شد، چرا که تعدادی برج چوبی که هر کدام روی چهار صفحه یا چهار حلقه چوبی سوار بود و به وسیله چهارپایان کشیده میشد، ظاهر شد. در داخل هر یک از این برجها، چند سرباز پناه گرفته بودند. برجنشینان آنها را به باد تیرهای مرگبار خود گرفتند و افراد صف مقدم آنها از پا درآمدند. به این ترتیب، این باستانیترین شهر تاریخ، از سقوط نجات پیدا کرد.
گزارش تاریخ بالا، نخستین مدرک مستندی است که نهتنها در آن از چرخ به وضوح نام برده شده، بلکه کاربرد مؤثر چرخ در جنگ را نیز مطرح کرده است.
بنابراین پیشینه چرخ، دستکم به چهار هزار سال قبل از میلاد میرسد و قدمت اولین ارابههای جنگی تاریخ نیز مصادف با همین زمان است.
ارابههای جنگی ابتدایی، سنگین و کند و به شکل صندوق بودند، یعنی اتاقی صندوقمانند روی آن سوار میکردند. صندوق چوبی از چهار سمت سوراخهایی داشت که از طریق آن جنگجویان، تیر یا نیزه خود را پرتاب میکردند.
این گردونههای اولیه، نخست دو چرخ چوبی داشتند و بعد دارای چهار چرخ شدند. آنها به وسیله الاغهای وحشی خاصی به نام اوناگر کشیده میشدند، نژادی که حالا اثری از آنها نیست. هرگاه این حیوانات صدمهای میدیدند، طبیعی بود که گردونه هم کارایی خود را از دست میداد و آسیبپذیر میشد.
اما این سلاح برتر عصر باستان، در انحصار سومریهای باقی نماند و چندی بعد سایر ملل هم از آنها الهام گرفتند و برای خود گردانهای ارابه جنگی ساختند.